یزدفردا" میرزا محمد کاظمینی :نیای اعلای ما ، مرحوم آیت ا... حاج شیخ غلامرضا یزدی ((ره)) با آن درجات علمی ومراتب عرفانی هرگز تا پایان عمر منبر حضرت سید الشهدا (ع) را ترک نکردند و این در شرایطی بود که تدریس و اشتغال به امور مردم و زعامت مردم استان یزد را نیز به عهده داشتند و ظاهرا دیگر فرصتی برای ایشان نمی ماند . با این وجود حاج شیخ حضور در مجلس ابا عبدا... را وظیفه و تکلیف خود می دانستند .
مرسوم چنین بود وچنین هست ( البته اگر این این رسم را هم تغییر نداده باشند) که در پایان روز یا شب روضه خوانی (که معمولا چند روز طول می کشد) بانی یا بانیان پاکتی را به عنوان حق الزحمه به واعظ یا منبری که در مجلس سخنرانی شرکت داشت می دادند.
مرحوم حاج شیخ هم از این قاعده مستثنی نبودند، ایشان پاکت را بدون اینکه محتویات آنرا بررسی نمایند عینا به مستمند یا مستحقی که به ایشان مراجعه می کرد، می دادند( والبته هر دو عمل یعنی وعظ و خطابه وکمک به مستمندان را بدون ریا و تبلیغ انجام می دادند).با توجه به مجالس متعدد که در طول سال ودر محلات مختلف سطح شهر به روضه خوانی اختصاص می یافت و حاج شیخ نیز در غالب آنها شرکت می نمودند، افراد مختلفی بودند که با علم به این ویژگی ایشان از این عطیه برخوردار می شوند. حتی بعضا اتفاق می افتاد که همه ساله در ایام معینی (مثلا دهه اول یا دوم محرم) پاکت آن مجلس را به شخص خاصی می دادند و این برای آن شخص به صورت رویه معمول در می آمد که هر سال در محل حاضر شود و وجه را از ایشان دریافت دارد . از جمله سیدی در یکی از محلات ساکن بود که از مجلس آن محله همه ساله وجه مربوطه را از دست حاج شیخ دریافت می داشته است.اما یکسال بر خلاف انتظار حاج شیخ پاکتی به او نمی دهند این رویه خلاف معمول، سید را به صرافت این می اندازد که علت موضوع را جویا شود . بعدا معلوم می شود که در آن سال بانی فراموش کرده است پاکت حاج شیخ را به ایشان بدهد .طبعا ایشان هم چیزی در دست نداشتند که به آن شخص بدهند.
نقل شده است: شبی مرحوم حاج شیخ از مجلس روضه یکی از متمولین یزد بیرون آمده بودند وچون شب آخر بوده علی القاعده پاکتی به ایشان داده شد که البته با توجه به شهرت و تمول صاحبخانه پاکت قابل توجه بوده است .
در این اثنا مرد مستی سر راه بر ایشان می گیرد و ضمن اظهار فقر چند جمله خلاف ادب هم از دهانش خارج می شود.و توهین به حاج شیخ که شما روحانیون وضعتان خوب و مطلوب است وبه فقرا توجه ندارید مرحوم حاج شیخ دست در جیب برده و پاکت آن شب را به آن مرد می دهند.
شخصی که در خدمت ایشان بوده معترضانه عرض می کند:در این پاکت وجه قابل ملاحظه ای بود شما همه ی آن را به این مرد مست دادید.
آقا می فرمایند: بیا بریم این پاکت و وجه در آن لایق چنین شخصی بود من به این پول احتیاجی ندارم.
در شهر دارالعباده یزد مرحوم حاج میرزا حسن محمود آبادی منبر می رفته اند می گویند ایشان ده سال تمام به اردکان دعوت می شده اند و در آنجا به ایراد سخنرانی می پرداخته اند راه طولانی وخراب یزد ـ اردکان آن زمان از یک طرف و دوری راه از طرف دیگر عده ای را به این صرافت می اندازد که لابد ایشان ، وجه قابل ملاحظه ای را دریافت می دارند که چنین خستگی و زحمتی را بر خود هموار می کنند .
بعدها معلوم می شود ایشان طی این مدت حتی ریالی هم دریافت نداشته است . قضیه از این قرار بوده است که شخص واسطه ای که از بانی باید پاکت ایشان را بدهد پول را برای خود بر می داشته و اصلا هم به او نمی داده است و هر سال میرزا به عشق امام حسین بدون چشم داشتی به اردکان می رفته است.
اینها را به عنوان شاهد عرض نمودم که مشخص شود در دارالعباده فرهنگ خاصی وجود داشته است که همه چیز در راه ابا عبدا... و در مسیر بزرگداشت آن شخصیت والا و شهید بلند آوازه تاریخ به قصد قربت انجام می گرفته و هرگز چشم داشت های مادی مطرح نبوده است.
این پیش در آمد را برای این عرض نمودم، تا توجه و عنایت خواننده ی محترم را به نکته ای بسیار مهم وظریف معطوف دارم. قبل از ادامه مطلب توجه خوانندگان محترم را به نکته ای دیگر جلب می کنم وآن اینکه برای آشنایی با فرهنگ عاشورا و روحانیونی که به ساحت ابا عبدا... ادای وظیفه نموده اند مطالعه دو کتاب تندیس پارسایی ( در احوالات حاج شیخ غلامرضا ) وعاشورا شناسی (تالیف آقای محمد اسفندیاری )که اخیرا چاپ شده است قابل توصیه است.
پس از این مقدمات اجازه بدهید بررسی کوتاهی هم از وضعیت عزاداری امسال در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی و این دو دهه گذشته محرم داشته باشیم.
امسال در هر کوی برزن شاهد بنرها و تابلوهای بزرگ تبلیغاتی با تمثال وعاظ ومدحان گرامی بودیم که بیشترین فضاهای تبلیغاتی را در سطح شهر به خود اختصاص داده بود.
همشهریان مسن تر ما به یاد دارند که در طول تاریخ عزاداری در این سامان همواره مجالس امام حسین (ع) مملو از جمعیت بوده وبانی ومستمع وگوینده ومداح و خدمتگزار و..... همه وهمه با خلوصی عاشقانه به مجالس عزاداری حضرت ابا عبدا... رونق می بخشیده اند.هیچگاه به چنین تبلیغات زرق و برق دار و سنگینی نیاز نبوده ونیست. یک اطلاع رسانی ساده کافی است تا مردم را به مجالس عزاداری بکشاند . کما اینکه از قدیم الایام تا کنون یک علم و پرچم سیاه با یک چراغ که در شب افروخته می شده است کافی بوده است تا مردم را متوجه مجلس روضه خوانی نماید و امروز نیز حداکثر در یک پارچه ای به ابعاد نیم متر در نیم متر و یا اندکی بزرگتر می توان همین اطلاع رسانی را انجام داد.
مطلب دیگر اینکه بانیان محترم با دعوت از وعاظ و روحانیون یا مداحان سایر بلاد می کوشند رقابتی را در جذب مستمع برای دعوت شدگان عزیز فراهم سازند. و حال آنکه اگر یزد به تعبیر مرحوم فلسفی((حسینیه ایران)) نامیده می شود.به خاطر امکانات با لقوه و بالفعلی است که در خود دارالعباده وجود داشته و هنوز هم در گوشه و کنار این شهر و این استان روحانیون بسیار فاضل و دانشمندی وجود دارند که از وجودشان به نحو احسن استفاده نمی شود. مضافا اینکه بسیاری از روحانیون فاضل یزدی در قم مقیم می باشند که برای شرکت ایشان در مجالس یزد اقدامی صورت نمی گیرد.
هر چند ساحت مقدس ابا عبدا... الحسین بالاتر از این حرفهاست که بخواهیم توصیه ای به همشهریان و بویژه بانیان محترم مجالس داشته باشیم اما ناگزیر باید در نکوهش دو خصیصه زشت مرده پرستی وغریبه پرستی تاملی بنماییم تا خطری که می رود به صورت یک فرهنگ تصنعی حاکم گردد را گوشزد نموده باشیم.
مسئله این است که چنین رقابتی به طرد ارزشهای موجود در استان می انجامد فرهنگ ریشه دار عاشورائی دارالعباده، تحت تاثیر رقابتی ناسالم به فرهنگ وارداتی بی ریشه ای مبدل می گردد که مقاصد متعالی مردم در اقدامات ایشان برای برگزاری عزاداری خالص و ناب را تحت شعاع قرار می دهد و سرانجام به نیات خیر خواهانه که در طول تاریخ به قصد قربت و رضای خالق صورت می گرفته است را به گونه ای دیگر سیر می دهد.
مطلبی که قابل ملاحظه است این است که یزدیها همواره از روحانیون و فضلا ومراجع غیر مقیم و غیر بومی به نحو احسن استفاده نموده و استفاده می نمایند و به قطع همشهریان به خاطر دارند که در سالهای گذشته و از جمله در سالهای 40و 41 وجود روحانیون و وعاظ بزرگوار ی چون مرحوم بهلول ، مرحوم فلسفی در مسجد حظیره ویا مرحوم کافی در حسینیه صفار با چه استقبالی مواجه می شد.اما برای این حسن استقبال تبلیغاتی وجود نداشت ـ رقابت مخربی هم که به تدریج دارد به صورت فرهنگ در می آید وجود نداشت. مردم با همه شور و علاقه ذاتی خود از آن مجالس استقبال می نمودند.
ماجرای سالهای اخیر ماجرای دیگری است ـ موضوع دارد مثل چشم و هم چشمی مجالس عروسی ودیگر مجالس پر زرق و برق در می آید، این با فلسفه کار مردم برای عزاداری و بزرگداشت قیام عــــاشورا منافات دارد.به خــــصوص وقتی می شنویم که ماجرا دارد واقعا رنگ و بوی تـــشریفاتی می گیرد.20 میلیون تومان برای 10شب سخنرانی آقای واعظ وارداتی
راستی رویه ی روحانیون این سامان همچون حاج شیخ غلامرضا وحاج میرزا حسن محمود آبادی کجا و 2 میلیون تومان برای یک سخنرانی کجا؟!ببین تفاوت ره از کجا تا به کجا ؟ و آیا برپایی چنین مجالسی در حالی که همسایه مجلس از باب نداشتن جهیزیه دخترش خواستگاران را رد می کند پسندیده آن سید و سالار جهان بشریت حضرت حسین بن علی (ع) است؟
و آیا این موجب رکود رشد معنوی در مجالس عزای سید الشهدا نخواهد شد.
به نقل از وبلاگ میرزا محمد کاظمینی
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 12,نوامبر,2024